اضطراب اقلیمی: تأثیر بحران محیط‌ زیست بر روان ما

اضطراب اقلیمی: تأثیر بحران محیط‌ زیست بر روان ما

تغییرات اقلیمی نه‌ تنها از طریق تأثیرات مستقیم، مانند قرار گرفتن در معرض رویدادهای شدید آب‌وهوایی نظیر سیل و آتش‌سوزی‌های جنگلی، بلکه از طریق تأثیرات غیرمستقیم، مانند ناامنی آب و غذا یا بی‌ثباتی مسکن، بر سلامت روان اثر می‌گذارد. به گفته‌ی پژوهشگران دانشگاه رجاینا در کانادا، ضربه‌ی روانی ناشی از تغییرات اقلیمی حتی می‌تواند صرفاً بر اساس آگاهی از این بحران و پیامدهای آن ایجاد شود.

تأثیرات روانی تغییرات اقلیمی معمولاً به‌طور نابرابر توزیع شده‌اند و نابرابری‌های پیشینی موجود در جوامع را تشدید می‌کنند. گروه‌هایی که بیش از همه در معرض خطر قرار دارند شامل کودکان و نوجوانان، افراد محروم از نظر اقتصادی و اجتماعی، برخی گروه‌های شغلی مانند کشاورزان و نیروهای امدادی در خط مقدم، و همچنین افرادی هستند که با مشکلات روانی یا جسمی زندگی می‌کنند. شواهد نشان می‌دهد که تأثیرات اقلیمی بر سلامت روان می‌توانند ماندگار باشند و فشار بیش‌تری بر نظام‌های بهداشت و مراقبت اجتماعی وارد کنند.

به گفته‌ی سازمان جهانی بهداشت، هم‌اکنون بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان با نوعی از اختلالات سلامت روان زندگی می‌کنند و فجایع اقلیمی این وضعیت را «شدیدتر» خواهد کرد. هیئت بین‌دولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) در سال ۲۰۲۲ اعلام کرد که با «اطمینان بسیار بالا» می‌توان گفت تغییرات اقلیمی بر سلامت روان تأثیر منفی گذاشته است. با توجه به اینکه مشکلات سلامت روان زندگی روزانه‌ی میلیون‌ها نفر را محدود می‌کند، ضروری است که بفهمیم تغییرات اقلیمی چگونه ممکن است سلامت روان ما را تحت تأثیر قرار دهد.

تأثیر تغییرات اقلیمی بر بدن و روان انسان

در سال ۲۰۲۳، جیوُتی میشرا، دانشیار روان‌پزشکی در دانشگاه کالیفرنیا سن‌دیگو، بررسی کرد که چگونه آسیب روانی مرتبط با تغییرات اقلیمی می‌تواند نحوه‌ی کارکرد مغز را تغییر دهد و بر حافظه، تمرکز و توانایی افراد برای مدیریت حواس‌پرتی تأثیر بگذارد. به گفته‌ی او، افرادی که از آتش‌سوزی‌های سال ۲۰۱۸ در شهر پرادایز کالیفرنیا جان سالم به‌در برده بودند، هنگام مواجهه با عوامل حواس‌پرتی، فعالیت بیشتری در «لوب پیشانی» مغز نشان می‌دادند. لوب پیشانی مرکز کارکردهای سطح بالای مغز است و افزایش فعالیت آن می‌تواند نشانه‌ی تلاش بیش‌تر شناختی باشد. به‌عبارتی، افرادی که تجربه‌ی مستقیم آتش‌سوزی را داشته‌اند ممکن است در پردازش عوامل حواس‌پرتی با دشواری بیش‌تری روبه‌رو باشند و برای جبران، تلاش ذهنی بیشتری به کار گیرند.

از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی باعث افزایش تعداد و شدت رویدادهای شدید آب‌وهوا مانند سیل و طوفان می‌شود و افرادی که این رویدادها را تجربه می‌کنند ممکن است در معرض حوادث آسیب‌زا قرار گیرند، مانند مشاهده‌ی جراحت‌های جدی یا مرگ. در نتیجه، بسیاری از افراد سطوح بالاتری از فشار روانی را تجربه خواهند کرد و برخی ممکن است دچار مشکلات جدی‌تر سلامت روان، مانند اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، افسردگی یا اختلالات مصرف مواد شوند.

با این همه، جوامع اغلب در برابر رویدادهای شدید آب‌وهوایی سطح بالایی از تاب‌آوری نشان می‌دهند و بیشتر مردم با حمایت‌های روانی اجتماعی مناسب، کاملاً بهبود می‌یابند یا سلامت روان خود را حفظ می‌کنند. با این حال، هنوز مشخص نیست که با تشدید و تکرار رویدادهای شدید اقلیمی، این میزان از تاب‌آوری در بلندمدت پایدار خواهد ماند یا خیر.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که در دوره‌های موج گرما، بستری‌های روان‌پزشکی، اضطراب، تحریک‌پذیری و حتی خودکشی افزایش می‌یابد. گرمای زیاد خواب را مختل می‌کند و خواب ناکافی نیز استرس و افسردگی را تشدید می‌کند. برای ساکنان کشورهای کم‌درآمد، این تأثیر سه‌برابر شدیدتر است. علاوه بر این، برخی داروهای روان‌پزشکی توانایی بدن برای تنظیم دما را کاهش می‌دهند و آسیب‌پذیری در برابر گرما را بالا می‌برند.

آلودگی هوا نیز با افزایش دما همراه شده است و کیفیت زندگی روانی را پایین می‌آورد. آلودگی هوا با افسردگی، اضطراب و مراجعه‌ی بیشتر به مراکز درمانی روان‌پزشکی مرتبط است. تحقیقات در آمریکا و بریتانیا نشان داده‌اند که حتی قرار گرفتن کوتاه‌مدت در معرض آلاینده‌ها می‌تواند خطر مشکلات روانی را افزایش دهد. همچنین کودکانی که در محیط‌های آلوده رشد می‌کنند، در آینده بیشتر با چالش‌های روانی روبه‌رو خواهند شد؛ زیرا آلودگی می‌تواند رشد طبیعی مغز را مختل کند.

واکنش‌های روانی نوظهور به تغییرات اقلیمی

افزون بر مواجهه‌ی مستقیم با خطرات اقلیمی، شمار فزاینده‌ای از مردم واکنش‌هایی روانی را گزارش می‌کنند که به رویارویی با چشم‌انداز تغییرات اقلیمی مربوط می‌شود. اگرچه برای این تجربیات تشخیص بالینی وجود ندارد، اما مفاهیم جدیدی برای توصیف آن‌ها به کار می‌رود؛ از جمله:

  • سولاستالژیا (Solastalgia): ناتوانی در یافتن آرامش در مناظر آشنای طبیعی به‌دلیل تخریب محیط زیست
  • اندوه بوم‌شناختی (Ecological grief): احساس فقدان ناشی از زوال یا نابودی محیط زیست
  • اضطراب اقلیمی (Climate anxiety): احساس اضطراب در برابر تغییرات اقلیمی

یک پژوهش بزرگ روی ۱۰ هزار کودک و نوجوان در ۱۰ کشور نشان می‌دهد که ۴۵٪ از شرکت‌کنندگان معتقدند احساسات‌شان درباره‌ی تغییرات اقلیمی بر عملکرد روزمره‌ی آنان تأثیر منفی دارد. پژوهش دیگری نیز نشان داده است که احساسات منفی مرتبط با اقلیم با افزایش بی‌خوابی و سلامت روان ضعیف‌تر همراه است.

برخی استدلال می‌کنند که این احساسات در واقع واکنش‌هایی سازگارانه و سازنده در برابر تغییرات اقلیمی‌اند و نباید آن‌ها را بیمارگونه تلقی کرد. شواهد نیز نشان می‌دهد که سطوحی از اضطراب اقلیمی در برخی موارد با رفتارهای زیست‌محیطی مثبت‌تر همراه است.

چه کسانی بیش‌تر در معرض پیامدهای روانی تغییرات اقلیمی‌اند؟

اگرچه تغییرات اقلیمی پدیده‌ای جهانی است، اما پیامدهای آن به‌طور نابرابر در سراسر جهان احساس می‌شود. همین امر درباره‌ی اثرات آن بر سلامت روان نیز صادق است: جوامع و گروه‌هایی که توانایی کمتری برای سازگاری دارند، بیشتر در معرض پیامدهای روانی آن قرار می‌گیرند.

در حالی که بیشتر پژوهش‌های مربوط به تغییرات اقلیمی و سلامت روان در اروپا، آمریکای شمالی و استرالیا انجام شده است، بسیاری از مناطق آسیب‌پذیرتر در کشورهای با درآمد پایین و متوسط قرار دارند. این جوامع معمولاً در معرض خشکسالی و سایر تهدیدهای اقلیمی‌اند و منابع کمتری برای سازگاری دارند. برای مثال، مطالعه‌ای در میان چوپانان اتیوپیایی نشان داد که ناامنی آبی موجب نگرانی و خستگی شدید می‌شود.

مطالعه‌ای دیگر در کشور جزیره‌ای تووالو در اقیانوس آرام که به‌شدت در برابر تغییرات اقلیمی آسیب‌پذیر است، نشان داد که بخش بزرگی از پاسخ‌دهندگان به‌دلیل فشارهای اقلیمی دچار پریشانی روانی‌ای شده‌اند که عملکرد روزمره‌شان را مختل کرده است.

جوامع بومی که پیوند عمیقی با محیط طبیعی پیرامون خود دارند نیز به‌ویژه در معرض خطر سلامت روان پایین ناشی از تغییرات اقلیمی هستند. در عین حال، این جوامع دارای دانش محلی ارزشمندی‌اند که می‌تواند به تاب‌آوری آن‌ها کمک کند و در سایر مناطق جهان الهام‌بخش پاسخ‌های اقلیمی باشد.

پژوهشگران تأکید می‌کنند که تمرکز بر پاسخ‌ها و راه‌حل‌ها، به‌جای روایت‌های آخرالزمانی، می‌تواند به مردم کمک کند آینده‌ای بهتر را تصور کنند. ارائه‌ی نمونه‌های ملموسی از ابتکارات محلی برای کاهش، سازگاری و تأمین مالی مقابله با تغییرات اقلیمی نیز در این مسیر مؤثر است.

برای تقویت تاب‌آوری دیر نیست

تغییرات اقلیمی تهدیدی دوردست نیست، بلکه واقعیتی در حال گسترش است. اقدام فوری برای حفاظت از سلامت روان افراد، جوامع و نظام‌های بهداشتی در برابر تغییرات سریع اقلیمی ضروری است. باید تاب‌آوری فردی و جمعی از طریق آموزش‌های تخصصی درباره‌ی سلامت روان مرتبط با اقلیم و سیاست‌گذاری‌های هدفمند تقویت شود تا نظام‌های بهداشتی بتوانند از سلامت روان و رفاه جوامع پشتیبانی کنند.

برای نمونه، انجمن روان‌شناسی آمریکا راهکارهایی برای تقویت تاب‌آوری فردی پیشنهاد می‌دهد؛ از جمله: باور به توانایی مقابله، پرورش خوش‌بینی، توسعه مهارت‌های مقابله‌ای، یافتن معنا و هدف شخصی، ایجاد و حفظ شبکه‌های حمایتی، و حفظ ارتباط با مکان زندگی و پیوند با فرهنگ. درباره‌ی تقویت تاب‌آوری اقلیمی فردی در آینده بیشتر خواهیم نوشت.

در حوزه‌ی عمومی نیز گنجاندن آموزش‌های ویژه‌ی اقلیمی در برنامه‌های آموزشی برای پزشکان، پرستاران، روان‌شناسان، روان‌پزشکان، مشاوران و سایر متخصصان سلامت اقدامی اساسی است. این متخصصان «آگاه به اقلیم» می‌توانند تاب‌آوری فردی و جمعی را تقویت کنند و نظام سلامت را برای پاسخ‌گویی بهتر به چالش‌های روانی ناشی از تغییرات اقلیمی آماده سازند.

با اینکه هنوز به پژوهش‌های بیشتری برای تعیین مؤثرترین برنامه‌ها و سیاست‌ها جهت کاهش پیامدهای منفی روانی تغییرات اقلیمی نیاز است، نظام‌های بهداشتی و مقامات سلامت باید اقداماتی برای ارزیابی و ارتقای آمادگی خود در برابر افزایش نیازهای سلامت روان انجام دهند تا بتوانند از تاب‌آوری فردی و جمعی در برابر تغییرات اقلیمی بهتر حمایت کنند.