تحقیقات مرتبط با سلامت روان در حوزه تکنولوژی در سالهای اخیر توجه بسیاری را جلب کرده است، همزمان «گمیفیکیشن» (Gamification) یا «بازی سازی» بهعنوان یک راهحل نوآورانه برای افزایش رفاه زندگی افراد ظاهر شده است.
«گمیفیکیشن» یا «بازی سازی» شامل افزودن عناصر بازی به موقعیتهای غیر بازی برای انگیزهبخشی به افراد و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی فرد است. برای مثال میتوان به اپلیکیشنهای زبانآموزی اشاره کرد که با شخصیتهای بانمک مثل جغد اپلیکیشن Duolingo بالبالزنان و با کف و سوت کاربر را تشویق به ادامه انجام تمرینها و یادگیری زبان جدید میکنند.
در حوزه سلامت روان نیز «بازی سازی» از طریق توسعه برنامههایی برای مدیریت استرس و افسردگی و اضطراب به کار گرفته شدهاند. اما بسیاری این پرسش را مطرح میکنند که آیا «بازی سازی» میتواند برطرفکننده نگرانیهایی باشد که در ارتباط با سلامت روان وجود دارد؟
بیشتر بخوانید: گزارشی درباره بحران سلامت روان کودکان و نوجوانان
جوجهی اپلیکیشن Finch (اپلیکیشنی که خود را «بهترین دوست خودمراقبتی شما» میخواند) هر چند ساعت یک بار از شما میپرسد حالتان چطور است؟ آیا آب نوشیدهاید؟ آیا کمی میان کارهایتان راه رفتهاید؟ حتی ابتداییتر از همه اینها، به شما یادآوری میکند که از تختخواب خارج شوید و صورت و دندانهایتان را بشویید. جوجهی اپلیکیشن Finch برای تکمیل هر کدام از این قدمها برای شما خوشحالی میکند و از شما میخواهد که ادامه مسیر را طی کنید. اپلیکیشن Finch تنها یکی از اپلیکیشنهای مربوط به سلامت روان است که با بازی سازیهای ساده قصد دارند به کمک افراد بیایند.
استفاده از تکنیکهای «بازی سازی» در مراقبت از سلامت روان در حال افزایش است زیرا تجربههایی لذتبخش و به دور از قضاوت برای افراد ایجاد میکند و حمایت از سلامت روان را ممکن میکند. این بازیها با ارائه پاداش به کاربران، ایجاد چالشها و سیستمهای پیشرفت، به آموزش راهبردهای مقابله با مسایل روانشناختی کمک میکند و به کاربران امکان میدهند تفکر مثبت را توسعه دهند و وضعیت عاطفی خود را رصد کنند. این اپلیکیشنها به کاربران کمک میکنند چالشهای روزانه را انجام دهند، که به ایجاد عادات سالمتر و کنترل علائم اضطراب کمک میکند. از یاد نباید برد که برای افراد که با افسردگی زندگی میکنند حتی خروج از تختخواب میتواند یک چالش محسوب شود.
کاربران با استفاده از این اپلیکیشنها سیگنالهای پاداش را در مغز خود تجربه میکنند که آنها را در تعامل با محتوای درمانی حفظ میکند. علاوه بر این، این بازیها به کاربران احساس موفقیت میدهند، که باعث ایجاد برداشتهای مثبت از خود و افزایش عزت نفس میشود.
«بازی سازی» میتواند به افرادی که با روشهای درمانی سنتی سلامت روان مشکل دارند کمک کند که انگیزهای برای انجام درمان پیدا کنند. چرا که کاربران به رغم حضور در ساختاری غیردرمانی و انجام «بازی»، با مسایلی نظیر تابآوری که برای رفاه و سلامت فرد ضروری است آشنا شده و در پی آن برمیآیند که آن را در خود تقویت کنند.
رویکردهای مختلف «بازی سازی» که در برنامههای سلامت روان ادغام شدهاند، برای کنترل احساسات، کاهش استرس و بهبود وضعیت کلی سلامت کاربران طراحی شدهاند. یکی از شناختهشدهترین روشها در بازیهای سلامت روان، ردیابی پیشرفت است، زیرا به کاربران این امکان را میدهد که اهدافی را تعیین و پیشرفت خود را در طول زمان مشاهده کنند. کاربران با تکمیل وظایف و چالشها امتیاز، نشان یا سطوحی را بهدست میآورند که اینها بهعنوان تأییدی بر دستاوردهای آنها عمل میکنند. برنامهها پیشرفت را بهگونهای نمایش میدهند که کاربران را به تداوم تلاش از طریق تقویت رفتارهای مثبت تشویق میکند. این بازیها به کاربران کمک میکند تا در توسعه سلامت روانی خود فعال بمانند.
عناصر درمان روایتمحور نیز در برخی از برنامهها مورد استفاده قرار میگیرند. اساس درمان روایتمحور، کمک به افراد برای بازنویسی تجربیات زندگیشان با روایاتی مثبتتر است. این بازیهای عمدتا ویدیویی به کاربران این امکان را میدهند که از طریق شخصیتهایی که با مشکلات مشابهی روبهرو هستند، بازی کنند، بنابراین به آنها احساس توانمندی میبخشند. تجربه پیروزی در چالشهای بازی، بازیکنان را قادر میکند تا اعتماد بهنفس بیشتری در مدیریت چالشهای زندگی واقعی کسب کنند. یک بازی ویدیویی مبتنی بر روایت به کاربران میآموزد که چگونه با توسعه روشهای قویتر کنترل عاطفی، در برابر استرس مقاومت کنند.
از طریق «بازی سازی» در مراقبت از سلامت روان، موانع انگ اجتماعی نسبت به دریافت کمک درمانی تا حد زیادی کاهش مییابد که یکی از مهمترین مزایای این رویکرد است. خدمات سنتی درمانی اغلب ناراحتی و مقاومت ایجاد میکنند، بهویژه برای افرادی که تازه به فکر درمان افتادهاند یا ذاتاً از کمکگرفتن اجتناب میکنند. ابزارهای «بازی سازی» به کاربران اجازه میدهند تا با شرکت در پلتفرمهای تعاملی و سرگرمکننده، بدون ترس از قضاوت دیگران، به حمایتهای سلامت روانی دسترسی پیدا کنند. کاهش موانع ورود به درمان، امکان دریافت کمک را برای جوانان و کسانی که از درمان سنتی پرهیز میکنند، آسانتر میسازد.
مسیرهای پشتیبانی در لحظه که توسط «بازی سازی» ارائه میشوند، برای مدیریت مداوم سلامت روان برخی افراد ارزشمند هستند. کاربران میتوانند از ویژگیهای برنامههای سلامت روان مبتنی بر «بازی سازی» از جمله ردیابی خلقوخو، تمرینات مدیتیشن و … استفاده کنند که همیشه در دسترس آنها است. این قابلیت دسترسی به کاربران اجازه میدهد تا روشهای مقابله سالم و تنظیم احساسات را بهطور مستقل از جلسات درمانی استاندارد تمرین کنند.
ترکیب درمان با «بازی سازی» به افراد کمک میکند تا روشهای جامعتری را برای بهبود سلامت روان خود توسعه دهند.
استفاده از اصول «بازی سازی» در درمان سلامت روان دارای محدودیتهایی است که بر اثربخشی آن تأثیر میگذارد. بازیها ممکن است مشکلات سلامت روان را بیش از حد ساده کنند و تصویری غیرواقعی ارائه دهند. «بازی سازی» میتواند علائم خفیف سلامت روان را مدیریت کند، اما عمق کافی برای حمایت از بیمارانی که با شرایط شدیدتر مانند اختلالات روانی جدی و زخم روان (تروما) مواجه هستند، ندارد. برخی بیماران ممکن است به روشهای «بازی سازی» پاسخ مثبتی ندهند، زیرا میزان تأثیرگذاری «بازی سازی» در میان گروههای مختلف متفاوت است.
سیستمهای «بازی سازی» نمیتوانند جایگزین کاملی برای روشهای درمانی سنتی باشند و این ابزارها باید بهعنوان مکملی برای درمان حرفهای در نظر گرفته شوند، نه جایگزینی برای مراقبتهای تخصصی سلامت روان.
یک درمانگر حرفهای دارای تخصص لازم برای طراحی رویکردهای شخصیسازیشده برای حل مشکلات روانشناختی اساسی است. مزایای «بازی سازی» در کنار سایر روشهای درمانی، مانند درمان روایتمحور، بیشترین تأثیر را خواهد داشت، زیرا این روشها حمایت درمانی گستردهای برای سلامت روان ارائه میکنند.
پس باید گفت که …
کاربرد «بازی سازی» در حوزه سلامت روان راهی در دسترس و هیجانانگیز ایجاد کرده است که افراد را به مشارکت در بهبود سلامت روان خود ترغیب میکند. برنامههای سلامت روان مبتنی بر «بازی سازی» از عناصر بازی استفاده میکنند تا کاربران را تشویق کنند، پیشرفت خود را پیگیری کنند و به آنها در کنترل استرس و توسعه تابآوری عاطفی از طریق یک تجربه تعاملی یاری میرسانند.
از کمک ارزشمندی که از برنامههای «بازی سازی» بهدست میآید باید در کنار مراقبت حرفهای سلامت روان و با درک محدودیتهای آن استفاده شود. استفاده از «بازی سازی» در بهبود رفاه ذهنی زمانی کاملا مؤثر خواهد بود که با تکنیکهای درمانی متخصصان ترکیب شوند.